توان
مجله کانون مهندسان ایرانی مقیم اتریش

زاد شب مهر، شب یلدا

جواد پارسای • ۱ دی ۱۳۸۴ • فرهنگ و هنر

یلدا واژه‌ای است سریانی١ به معنای «زایش» و آن نام شب نخست زمستان و شب پایانی پاییز است . در گاهشمار کهن آن را اول جُدی٢ و آخر قوس٣ است . در آن شب یا در شامگاه آن شب ، آفتاب به برج۴ جُدی وارد می‌شود . نویسنده صحاح الفرس گوید : یلدا شبی را گویند که از آن درازتر نباشد و آن در آخر فصل پاییز است .

شادروان زنده یاد ، استاد پورداود می‌نویسد : جشن زایش مسیح که در۲۵ دسامبر تثبیت شده ، بنا به نوشته پژوهشگران ، « یلدا» جشن ظهور میترا (مهر) در شب نخست دی ماه بوده است که ترسایان ، در سده چهارم میلادی (زمان حکومتی شدن مسیحیت در رم ) آن روز را ، روز زایش عیسا قرار دادند۵ .

یلدا ، که درازتزین شب سال و شب آغازین چله (چهله) بزرگ است ، با ستایه‌ای هم که در کتاب‌های تاریخ و واژه نامه‌ها از آن شده است ، شب زایش خورشید (مهر- میترا) است . رومیان – که پیش از پذیرش دین ترسایی ، میتراییست بودند – آن را « ناتالیس اَنویکتوس» روز رایش مهر شکست ناپذیر می‌نامیدند . در میان ایرانیان نیز، از آنرو این شب گرامی است ، که آنان پیش از پیدایی زردشت ، پیروان آیین میترا (مهرآیینان) بودند و آن شب را « زادشب مهر»   خورشید ۶ (ایزدفروغ) می‌دانسته‌اند . از آنجا که در این آیین، روز نماد نور ایزدی و شب نماد تاریکی اهریمنی است ، این باور به زایش مهر و شکست تاریکی در آن شب جایگیر شده است . در پگاه پس از دم پایانی یلدا ، روزها رو به بلندی می‌گذارند و میزان روشنایی در برابر تاریکی رو به ا فزونی می‌گذارد .

یلدا نیز ، از جشن‌های آتش یه شمار می‌رود ، چون از جشن‌های شبانه است و در آن شب آتش می‌افروزند ، تا دیوان و اهریمنان را بتارتنند و از آسیب آنان در امان باشند . این شب را شب چلّه بزرگ نیز می‌نامند . چله بزرگ از یکمین روز دی ماه ، که اورمزد نام دارد ، تا دهم بهمن ماه ، که جشن سده است به درازا می‌انجامد . آن گاه چلّه کوچک فرا می‌رسد ، که از دهم بهمن تا بیستم اسفند است . در چله کوچک ، سرما ی هوا کاهش می‌یابد .

در دوران کهن فرهنگ اوستایی ، سال با فصل سرد آغاز می‌شد . در اوستا، واژه « سَرِدَ یا سَرِذَ» که مفهوم سال را می‌رساند ، خود به معنای سرد است . این آغاز خود از بار فرهنگی برخوردار است چون بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنایی بر تاریکی ، پیروزی مهر – خورشید جهانتاب است . اینکه در اروپای مسیحی نیز آغاز سال را ، به دلیل نفوذ آیین میترایی، در آغاز زمستان قرار دادند ، در خور اندیشه است٧.

ایرانیان ، پیش از ظهور زردشت ، مهرآیین بودند . آنان ، مهر را خدای خورشید جهان افروز . پاسدارنده پیمان و راستی می‌دانستند . مهرآیینی ، بوسیله لژیون‌های رومی ، که در سال‌های پایانی سده نخست ترسایی ، سرزمین‌های آسیای کوچک را در تصرف خود داشتند ، بتدریج به اروپا راه یافت و تا سده سوم ترسایی به اوج پیشرفت رسید . در آن زمان‌ها ، در اروپا مهرابه‌های زیادی برای پرستش میترا برپا شدند . این مهرابه‌ها ، پس از جایگزینی مسیحیت ، بجای مهرآیینی (میتراییسم) ، از سوی مسیحیان ، تخریب شدند تا بجای آن‌ها ، کلیساها ساخته شوند . یکی از بیشمار کلیسا‌های ساخته شده روی مهرابه ، کلیسای « کلمنت» در شهر رم قرار دارد ، که مهرابه زیبایی با آب روان ، در زیر آن را هنوز می‌توان بازدید کرد . بر روی این مهرابه ، دو کلیسا در دو طبقه (اشکوب) ساخته شده است . نخستین کلیسا در سده دوم و کلیسای دومی ، که همتراز زمین شهر است در آغاز سده  ۱۹ بنا شده است .

برخی نیز بر این باور بودند که بنیانگذار آیین مهر ، هوشنگ پادشاه پیشدادی بوده است . فردوسی نیز در شاهنامه به این باور اشاره‌ای دارد :

که ما را ز دین بهی ننگ نیست به گیتی به از دین هوشنگ نیست
همه راه داد است و آیین مهر نظر کردن اندر شمار سپهر

این باور نیز وجود دارد که، کشف آتش بوسیله هوشنگ ، آغازگر برپایی جشن٨ سده٩ گردیده است . در زمان پادشاهی هوشنگ پادشاه پیشدادی ، اژدهایی هیولایی ، آب آشامیدنی شهر را بر روی مردم بسته بود . زمانی که هوشنگ از این گرفتاری آگاه می‌شود ، با شمشیر آخته به جنگ اژدها می‌شتابد . به هنگام این ستیز ، از برخورد شمشیر او با سنگ صخره ، جرقه آتشی پدید می‌آید . بدینگونه هوشنگ ، به راه آتش افروزی پی می‌برد و آن را به مردم خود می‌آموزد .

آیین‌های شب یلدا

ایرانیان در این شب ، یعنی شب نخستین ماه دی ، به جشن و شادمانی می‌پردازند . خانواده‌ها در میان خود ، یا با دیگر خانواده‌ها ، گرد هم می‌آیند و شب زنده داری می‌کنند . در برخی از شهرهای ایران برای شب یلدا ، پلو با خورشت فسنجان پخته می‌شود . برای جشن این شب نیز ، افزون بر پختن شیرینی‌های گوناگون ، آجیل ویژه‌ای فراهم می‌گردد که در آن همه جور خشکبار ( بادام ، مغز گردو ، فندق ، بادام رمینی ، نخود و دیگر دانه‌های خوردنی برشته شده ، و میوه‌های خشک شده : انگور ، آلو ، و … ) دیده می‌شود . میوه‌هایی که در این شب بر روی کرسی خانواده ( یا روی میز) چیده می‌شوند : انار ، هندوانه ، خربزه ، ازگیل ، سیب ، انگور ، خرمالو و … هستند. این خوردنی‌ها را «شب چره» نیز می‌نامند که از واژه چریدن می‌آید و «چُرَک» نیز از آن است . در شمال ایران ، اگر در این شب برف باریده باشد ، برف تمیز را با شیره نیشکر می‌خورند و بر این باورند که با خوردن برف و شیره و هندوانه ، انسان گرفتار سرماخودگی زمستانی نمی‌شود .

خواندن غزل‌های حافظ نیز بخشی دیگر از برنامه‌های شب یلدا می‌باشد . حافظ و بسیاری از شاعران و چکامه سرایان ، سیاهی و بلندی این شب را ، به زلف و سیاهی خال یار ، و دراز بودن دوران دوری از یار (زمان هجران) ، یا سیاه بختی تشبیه کرده‌اند . ولی از آنجا که ، نیاکان و پیشینیان ما مردمانی شاد بودند و از هر فرصتی برای برپایی جشن و شادمانی استفاده می‌کردند ، درازی و سیاهی شب یلدا را نیز با گردهم آیی و جشن می‌گذرانیدند .

روز نخست دیماه نیز ، در میان آریایی‌ها جشن گرفته می‌شد ، چون نخستین روز ماه «دی» به نام آفریدگار نامزد است . این روز که هم آیی نام روز با نام ماه می‌باشد ، بنا بر آیین ایرانیان ، جشن « دیگان» است . این روز را در ایران « خرم روز» می‌نامند .

اینک نمونه‌هایی از چکامه‌هایی در باره شب یلدا :
چون حلقه ربایند به نیزه ، تو به نیزه
خال از رخ زنگی بربایی شب یلدا
عنصری

نور رأیش تیره شب را روز نورانی کند
دود چشمش روز روشن را شب یلدا کند
منوچهری

قندیل ضروری به شب قدر به مسجد
مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا
گر نیابد خوی ایشان در نیابد خلق را
روز روشن در برِ دانا شب یلدا شود
او بر دوشنبه و تو بر آدینه
تو لیل قدر داری و او یلدا
ناصر خسرو

آری آفتاب مجرد به یک شعاع
بیخ کواکب شب یلدا برافکند
همه شب‌های غم آبستن روز طرب است
یوسف روز به چاه شب یلدا بینند
خافانی

ایزد دادار ، مهر و کین تو گویی
از شب قدر آفرید و از شب یلدا
زان که به مهرت بود تقرب مؤمن
زان که به کینت بود تفاخر ترسا
معزّی

روز رویش چو برانداخت نقاب از سر زلف
گویی از روز قیامت ، شب یلدا برخاست
نظر به روی تو ، هر بامداد ، نوروزی ست
شب فراق تو هر گه که هست ، یلدایی ست
برآی ای صبح مشتاقان اگر هنگام روز آمد
که بگرفت این شب یلدا هلال از ماه و پروینم
سعدی

صحبت حکام ، ظلمت شب یلدا ست
نور ز خورشید خواه ، بو که برآید
حافظ

نشسته است به روز سیه ، دلم از هجر
شبان من همه یلدا ، ز دیده بی خواب
طلعت

شب است و گیتی غرق در سیاهی
شب بلند است و سیاهی پایدار ، ولی
باور به نور و روشنایی است،
که شام تیره ما را ، از تاریکی می‌رهاند
و از دل شب‌های یلدا ، جشن مهر و روشنایی به ما ارمغان می‌رساند
تیرگی‌هاتان در دل نور خاموش باد ،
… شب یلدا را به نور قرن‌ها قدمت جاری نگه داریم
این شب بر شما خوش !!!

علی اشتهاردی

١) سُریانی ، زبان گفتاری و نوشتاری قومی کهن است که با قوم آرامی خویشاوندی داشتند و در میانرودان ( شمال عراق و سوریه امروزی) ساکن بودند . این زبان یا لهجه ، از شاخه‌های مهم زبان آرامی شرقی بشمار می‌رفت ، ولی در ایران از خود زبان آرامی شناخته تر بود . معین

٢) جُدی ، ستاره قطبی یا جَدی، برج دهم از برج‌های دوازده گانه سال خورشیدی ، برابر با ماه دی است . به آن «بزغاله نر» نیز می‌گویند .

٣) قوس یا کمان ، ماه نهم از برج‌های دوازده گانه سال خورشیدی ، برابر با آذرماه است

۴) برج ، بنای بلندی را گویند که در دو سوی دروازه‌های شهر ، یا در جای دیگری ، برای دیده بانی و پدافند می‌ساختند . این واژه فارسی ، در ایران به گونه «بورگ» نوشته می‌شد . عرب ، این وامواژه را به « برج » بدل کرده است . معنای دیگر این واژه ، هریک از دوازده بخش منطقه ماه‌ها در گاهشماری کهن ایرانی می‌باشد .

۵) یلدا که شب نخست دی ماه است ، در گاهشماری ترسایی- اروپایی برابر با ۲۱ دسامبر می‌باشد . این چشن میترایی- ایرانی ، پس ازحکومتی شدن دین عیسای مسیح در روم ، توسط امپراتور کنستانتین – مشهور به پدر کلیسا- در سال ٣١٣ ترسایی ، ستیزه جویی مسیحیان با آیین میترایی روم و اروپای جنوبی شدت گرفت و در همه جا تنش برای میترازدایی رو به فرونی گذاشت به گونه‌ای که ، مهرابه‌ها (خورآبه‌ها) و هرآنچه اثر میترایی بود ، یا به کلیسا و آثار ترسایی بدل شدند و یا از میان برداشته شدند. ولی بسیاری از آیین‌ها و جشن‌ها را که در میان مردم ریشه دوانیده بودند و از میان برداشتن آن‌ها عملی نشد ، به نام‌ها و نشان‌های تازه همچنان در مسیحیت پذیرا شدند . یکی از آن سنت‌ها که هیچ زمان از سوی مردم زیر فشار ترسایان ، ترک نشد ، بزرگداشت زاد شب مهر بود . دین مسیحیت نیز مانند هر مدهب نورسیده دیگر، بسیاری از مراسم و جشن‌ها را کلیسایی کرده ، – از سرودخوانی تا خوردن شراب ربانی و ردا و کلاه پریستاران– کردند. یکی دیگر از این وامگیری‌ها نیز ، شب زایش میترا در آغاز فصل شتا بود که به شب زایش عیسا – پس از چهار سد سالی که از آن می‌گذشت ، بدل گشت که در سالشمار ترسایی برابر با ۲۰یا ۲۱ دسامبر می‌شد . در آغازسده پنجم میلادی- ترسایی ، با تغییر گاهشماری ، بر اثر اشتباهی که در محاسبه سال‌های کبیسه رخ داد ، این تاریخ از ۲۱ دسامبر به ۲۵ دسامبر تغییر کرد و در پی آن ،- در میانه سال‌های ۳۲۰ تا ۳۵۳ م. – از سوی کلیسای کاتولیک روم ، روز ۲۵ دسامبر، (به جای ۲۱ دسامبر) زاد روز عیسا قرار داده شد و آغاز سال مسیحی را نیز از پس آن قراردادند ، در حالیکه ، کلیسای خورآیی (شرقی) ، زادروز عیسا را روز ششم ژانویه جشن میگرفت.

۶) مهر در زبان‌های فارسی باستان ، سنسکریت اوستایی ، پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی به سه صورت میسه ، میتره و میترا و در سغدی به صورت مشه و در لهجه مازندرانی (تبری) به صورت مییر آمده است . این واژه ، از ریشه آریایی میسی به معنای : بستن ، پیوستگی ، بستگی و پیمان آمده است .

٧) نام ماه‌های سالنمای اروپایی ، نشان از یک سالنمای ۱۲ماهی ، بکاررفته دیگری دارد که شاید ، این دگرگونی در اروپا نیز بعد‌ها صورت گرفته و با دگرگونی آغاز سال نو ، به نوروز در سرزمین‌های دارای فرهنگ میترایی همسانی نموده است . در سالنمای کنونی اروپا ، دسامبر ، معنای ماه دهم را دارد ، و این نشان می‌دهد که دو ماه پس از دسامبر ، (فوریه و مارس) هنوز باید سپری شود تا ۱۲ ماه سال به پایان برسند و آنگاه سال دیگری با ماهی آغاز شود که ماه نخست نامیده می‌شود. نام دو ماه دیگرسال یعنی ، سپتامبر و اکتبر نیز ، با نگاه به معنایشان ، (نهم و دهم) همین نگرش را تأیید می‌کند.

٨) واژه جشن که به فارسی امروزی ، چم (معنای) آیین‌های شادمانی دارد ، از واژه « یَسن – یَسنه » اوستایی و «یَزشن» پهلوی به معنای ستایش و پرستش است .

٩) سده ، نیز جشنی دیگر از جشن‌های ایرانیان است . زنده یاد مهرداد بهار، می‌نویسد : « … جشن سده ، سپری شدن چهل روز از زمستان و در پایان چله بزرگ (دهم دی ماه) قرار دارد . واژه سده ، به معنای پیدا شدن و آشکار شدن است . این واژه در ایران باستان ، «سدوک» و در فارسی میانه « سدگ» نوشته شده است . جشن سده را جشن پیدایش آتش می‌دانند» .

• همه‌ی نوشته‌های جواد پارسای

دیدگاه خود را بیان کنید.