به بهانه سمینار خانم میترا شاهمرادی
ساسان کروریان • ۱۸ مهر ۱۳۹۶ • فرهنگ و هنر • مجله اینترنتی • گزارش فعالیتهای کانونخانم میترا شاهمرادی در سال ۱۹۵۵ میلادی برابر با ۱۳۳۴ شمسی در شهر آبادان متولد شدند. نقاشی را در هنرستان نقاشی بهزاد (هنرهای زیبای تهران) نزد استادانی چون مرحوم عالیوندی فرا گرفتند. سپس دوره لیسانس رشته نقاشی را در دانشکده هنرهای تزئینی دانشگاه هنر تهران بهاتمام رساندند . با جدیت و پشتکار، ایشان موفق شده بودند تا در دانشگاه فارابی اصفهان برای دوره فوق لیسانس در رشته مرمت و باز سازی آثار باستانی ادامه تحصیل دهند که با جریانات انقلاب فرهنگی و بسته شدن دانشگاههای ایران مواجه شدند. در اینجا بود که صلاح دیدند برای ادامه تحصیل راهی اروپا و شهر وین گردند.
ایشان موفق به دریافت مدرک فوقلیسانس در رشتههای نقاشی و گرافیک از دانشگاه هنر کاربردی وین (Universität für angewandte Kunst) میگردند.
بعد از انکه ایشان تحصیلات خود در دانشگاه هنر وین را بهاتمام رساندند موفق به کسب گواهینامه تدریس برای بزرگسالان در آکادمی تداوم آموزش اتریش شده و سپس موفق به دریافت عنوان «پرفسور» از طرف وزارت آموزش وپرورش و هنر و فرهنگ اتریش میگردند.
خانم میترا شاهمرادی تاکنون نمایشگاههای بسیاری در اتریش و در کشورهای دیگر جهان از آثار خود بتنهائی و یا همراه با دگر هنرمندان برگزار نمودهاند. همچنین برگزاری شب شعر سرودههای خود به زبانهای آلمانی و فارسی. آخرین نمایشگاه ایشان در تارخ هفدهم ماه اکتبر در شهر وین برگزار خواهد شد. در این برنامه چون دگر برنامههای ایشان، او از اشعار بسیار زیبای خود که با طبعی بسیار زیبا و ماهرانه سروده شده اند بهره خواهد گرفت.
از اثرات این بانوی هنرمند کتابهائی چون Ich male die Welt zu Licht و کتاب هزار و یک شب Nacht das ewige Spiel 1001 را میتوان نام برد. با آوردن قطعه شعری از اشعار زیبای این بانوی هنرمند این نوشتار را به امید حضور شما در سمینار ایشان در روز هشتم ماه نوامبر ۲۰۱۷ در محل کانون مهندسان ایرانی مقیم اتریش در دانشگاه فنی وین به پایان میرسانم.
Zwei Welten
können zwei Welten einander
verstehen
vertragen
vertrauen
können zwei Welten von einander
lernen
bekommen
träumen
können zwei Welten sich
vereinen
verbinden
verschmelzen
können zwei Welten miteinander
lachen
weinen
tanzen
können zwei Welten einander umarmen
und eins werden?
vielleicht waren sie einmal
oder sind sie bereits
oder werden sie bald
eine Welt
با هم
نمی خواهم حسم را از دست دهم
نمی خواهم سخنم را پنهان کنم
نمی خواهم به باورم شک آورم
آرزو دارم بزرگ باشم همچو عشق
آرزو دارم زیبا باشم همچو عشق
آرزو دارم عشق باشم
آرزو دارم نقره فان باشم همچو آب
تا تو، خود را ببینی
تا تو، خود را بیابی
در من
وما یکی شویم
با هم شاید اقیانوسی بزرگ شویم
ولی در چشمه ای کوچک نیز بزرگ و زیباییم
همچو عشق
با هم تمامی عشقیم
zusammen
ich will nicht mein Gefühl verlieren
ich will nicht mein Wort verschweigen
ich will nicht an meinem Glauben zweifeln
ich wünsche großartig zu sein wie Liebe
ich wünsche wunderbar zu sein wie Liebe
ich wünsche die Liebe zu sein
ich wünsche silbrig zu sein wie Wasser
dass du dich sehen kannst
dass du dich finden kannst
in mir
und wir eins werden
zusammen sind wir vielleicht der große Ozean
aber als ein kleiner Teich sind wir auch großartig und wunderbar
wie Liebe
zusammen sind wir die Liebe