توان
مجله کانون مهندسان ایرانی مقیم اتریش

مهرگان

جواد پارسای • ۱ مهر ۱۳۸۵ • فرهنگ و هنر

مهرگان یکی از جشن‌های فرهنگی کهنسال ایران است که به هنگام دگرگونی فصل درآغاز نیمه‌ی دوم سال ایرانی در مهر روز از ماه مهر برگزار می‌شود. بسیاری از شاعران ایرانی چکامه‌هایی برای این «روزبه شایسته» سروده و آن را ستوده‌اند، که در این نوشته بدان‌ها اشاره شده است.

شادی و برگزاری جشن یکی از ویژگی‌های فرهنگ ایرانی است. تا پیش از ساسانیان، یعنی در دوران پارت‌ها و اشکانیان، کسی را که مرده بود، به خاک می‌سپردند و زاد روزش را، از کوچک تا بزرگ، از شاهزاده تا فقیر، تا سی سال جشن می‌گرفتند. ایرانیان واژه‌ی جشن و جَشَن خوانی را به معنای سرود خواندن گروهی با آوای خوش به کار می‌بردند.

زندخوانی در ایران کهن، پیشینه‌ای کهن‌تر از زردشت باید داشته باشد. چون، در آیین مهر نیز، سرودخوانی در مهرابه‌ها و تغنّی سروده‌های مهری، با نوازش‌سازهایی همراه بوده است، و آن بدین گونه بود که، مهرآیینان، مهر فروزنده و خورشید تابان را با سخن منظوم می‌ستودند و حتی کردار و گفتارشان را با حرکت‌های موزون بدن (رکس) به جنبش درمی‌آوردند.

اندوه را ساسانیان به این سرزمین آوردند؛ نخستین کاری که کردند، سوگ سیاوش را به وجود آوردند. سوگ سیاوش تا زمان آل بویه ادامه داشت. آل بویه، در آن دگرگونی‌هایی داده و آن را به صورت سوگواری دینی درآورد. شهلا حائری در نوشتار خود (سودابه‌ای دیگر) در مجله‌ی فرهنگی بخارا می‌نویسد که هنوز هم در شیراز برای سیاوش سوگ گرفته می‌شود.

نوروز و مهرگان دو روزبه (عید) در رابطه با میترا هستند. میترا در نوروز رستاخیز می‌کند و با قربانی کردن گاوی، که در اساتیر ایران نماد زمستان است، به زمین زندگانی دوباره می‌بخشد، و در آغاز زمستان به آسمان بالا می‌رود تا دوباره در آغاز بهار، نوروز، پایین آید. این هردو، از جشن‌های میترایی باستانی هستند که پیش از زردشت و هخامنشیان در ایران برگزار می‌شدند. از این رو، برپایی این جشن به زمان کیانیان برمی‌گردد.

در گاهشماری ایرانیان، روز شانزدهم هر ماه «مهرروز» نامیده می‌شد و هفتمین ماه سال نیز «مهرماه» بود. آنان «ایزد مهر» را موکل این روز به شمار می‌آوردند. بنا بر آیین جشن «ماه روز»، در ایران، چون نام روز با نام ماه یکی می‌شد، آن روز را ایرانیان جشن می‌گرفتند. از این رو، روز شانزدهم از ماه مهر، جشن مهرگان بود، که یکی از بزرگ‌ترین جشن‌های ایران باستان به شمار می‌رفت.

در ایران باستان، سال به دو فصل (نیمسال) بخش می‌شد. تابستان و زمستان. برای روزبه نوروز، جشنی در آغاز تابستان و برای مهرگان، جشنی در آغاز فصل زمستان برگزار می‌شد. بر این اساس، هم نوروز و هم مهرگان از جشن‌هایی هستند که بیشتر به دگرگونی فصل وابسته بودند و به هنگام این نوع دگرگونی‌های بزرگ طبیعت برپا می‌شدند. برای برپایی جشن مهرگان، انگیزه‌های دیگری نیز یافته یا پرداخته‌اند که در زیر به پاره‌ای از آنها اشاره می‌کنم:

در شاهنامه‌ی فردوسی، جشن مهرگان، به پیروزی فریدون بر «بیوراسب» (ضحاک) نسبت داده می‌شود. این روایت باید بسیار کهن باشد. فردوسی، جریان آن را چنین می‌سراید:

فریدون چو شد بر جهان کامکار       ندانست جز خویشتن شهریار
به رسم کیان، تاج و تخت مهی       بیاراســت با کاخ شاهنشهــی
به روز خجستـــه، سر مهر ماه       به سر، بر نهاد آن کیانی کلاه
به فرمود، تا  آتش  افروختنـد       همه عنبر و زعفـران سوختند

فردوسی در چکامه‌ی خود، مهرگان را در «آغاز مهر» می‌داند. ولی آنچه که همگان پذیرفته‌اند، برگزاری جشن برای این «روزبه شایسته»، در حوالی اعتدال خریفی ـ آغاز پاییز، که درازای شب و روز یکسان است ـ انجام می‌گیرد.

مهرگان و آتش

بجوی مهر من ای نوبهار حسن، که من

به کارت آیم، همچون، به مهرگان آتش
رشید وطواط

پیشینیان ما، به هنگام برگزاری آیین مهرگان، آتش می‌افروختند و در پناه روشنی آتش به شادمانی و پایکوبی می‌پرداختند. آتش مهرگان گاه به انبوهی آتش سده بود و گاه تا پگاه روشنی بخش جشن بود.

بلند  آتشی  مهرگانی  بساخت
که تَف اش، به چرخ اختران را بتاخت
اسدی

مهرگان و دیگران

بابلیان در ماهی برابر با ماه مهر ایرانی، در ماهی که ماه خورشید (ماه خدای آفتاب) بود، به نیایش آفتاب می‌پرداختند و جشنی بسیار باشکوه برگزار می‌کردند. در گاهشماری ارمنی نیز نام ماهی که برابر با این ماه است، «مه‌گان» نامیده شده است، که شاید از همان نام اوستایی «میتراکان»، مهرگان باشد. مهرگان را به زبان سغدی، «فغگان» یا عید بغ (به سغدی: فغ) می‌گویند.

برخی از پژوهشگران نیز بر این باورند که، هنگام تبدیل سال و ماه کهن به سال و ماه اوستایی، روز بغیاد (پرستش میترا) از موقع ثابت خود در سال خورشیدی (شمسی) به روز شانزدهم ماه مهر در سال اوستایی انتقال داده شده است. این پذیرش مصالحه آمیز نیز، در جمع پاره‌ای از باورهای بومی و الهه‌ها در دین زردشتی صورت گرفته است. چون این جشن، از پذیرش همگانی در بین مردم برخوردار بوده و نیز بدلیل استقرار کامل مهرآیینی در میان جامعه، حذف آن به آسانی مقدور نبود۱٫

ابوریحان بیرونی می‌نویسد: «… در محاسبه‌ی کبیسه اهمال صورت گرفته و مهرگان از آغاز مهر به شانزدهم ماه، منتقل گردیده است». این تاریخ نویس ایرانی در کتاب «آثارالباقیه» نیز درباره‌ی مهرگان می‌نویسد: «پادشاهان ساسانی در این جشن تاجی به شکل خورشید که در آن دایره‌ای مانند چرخ نصب بود، برسر می‌گذاشتند». یکی از سنت‌های این جشن که تا چندین سال پیش نیز در بین زردشتیان رواج داشت، رسم قربانی کردن گوسفند بود. این رسم نیز از رسوم معمول مهرپرستان برجای مانده بود و با وجود مخالفت زردشت، در بین مردم ریشه دوانیده بود، ولی در پنجاه سال پیش، موبدان طی اعلامیه‌ای اجرای آن را تقبیح و قدغن کردند.

جشن مهرگان، یک جشن میترایی باستانی است که پیش از زردشت و هخامنشیان در ایران برگزار می‌شده است. برخی از ﭘﮋوهندگان، مهرگان را جشن کشاورزان و روستاییان می‌دانند.

آمد خجسته مهرگان، جشن بزرگ خسروان
نارنج و نار و ارغوان، آورد، از هر ناحیه
منوچهری

اینکه جشن مهرگان، به نقل از برخی روایات یونانی (هرودوت)، با جشن مغوفونیا (مغ کشان)، یعنی با زمان فرونشاندن فتنه‌ی بردیای دروغی توسط داریوش یکی می‌باشد، نادرست است. انتقام گیری مردم از مغ‌های شورشی، پس از پیروزی داریوش بر گئوماتا، روایتی تاریخی است که برخی از روایتگران، تاریخ آن را نیز روز ٢١ مهرماه نوشته‌اند، ولی یکی پنداشتن این دو جشن، درست نیست. چون، جشن مهرگان از زمان پادشاهان کیانی و از سوی مغان میترایی، برای بزرگداشت ایزدمهر برپا می شد. در اینجا باید یادآور شوم که راویان و وقایع نگاران غیرایرانی، در درست نگاری تاریخ و فرهنگ ایران، به هردلیل، هیچگاه وسواسی به خرج نداده‌اند.

در دوران اسلامی، در آیین برگزاری جشن‌های نوروز و مهرگان، در میان ایرانیان، دگرگونی چندانی روی نداد. در دستگاه خلفای عرب و کارگزاران ایشان در عراق، گاهشماری ایرانی که با نوروز آغاز می‌شد، همچنان در دیوان خراج خلفا باقی ماند. ولی به هنگام نوروز، آنچه که آنان به دنبالش بودند، دریافت هدیه‌ی نوروزی بود که مانند مالیات و خراج از مردم به زور مطالبه می‌کردند و به همان دلیل هم بود که منتظر نوروز بودند.

خراجگیری از نوروز و مهرگان، به دستور معاویه وارد فهرست مداخل دیوان شد. در سال نخست حکومت او، از این بابت ده میلیون درهم وصول شد، که بعدها این رقم به پنجاه میلیون درهم رسید. عایدی‌های خراج ـ گویا ـ به صندوق خزانه حکومتی (بیت المال) واریز می شد، ولی هدیه‌ی نوروزی و مهرگان به خلیفه و کارگزاران او تعلق می‌گرفت و در واقع نوعی درآمد شخصی ایشان به شمار می‌رفت.

مهرگان از دید چکامه سرایان

از پس سده‌های پرآشوب، ایرانیان که به آیین‌ها و جشن‌های فرهنگی خود توجه داشتند، به هر شکل، در پنهان و آشکار به برگزاری باشکوه آنها همت می‌گماردند. از سده‌ی چهارم هجری به بعد نیز، شاعران و نویسندگان شعر و نثر پارسی به این جشن‌ها روشنایی انداخته و در این باره بسیار به گفتگو پرداخته‌اند.

رودکی در شعر خود به جشن مهرگان چنین اشاره می‌کند:
ملکا جشن  مهرگان  آمد          جشن شاهان و خسروان آمد

فردوسی می‌سراید:
بکرد  اندر آن  کوه، آتشکده        بدو تازه شد مهرگان و سده

این گونه سخن، نشان از آن دارد که برگزاری آیین مهرگان پیشینه‌ای دورتر از روزگار هوشنگ، پادشاه کیانی دارد.

منوچهری دامغانی در دیوان خود می‌نویسد:
مهرگان آمد هان در بگشاییدش        اندر آرید و تواضع بنماییدش
خوب دارید و فراوان بستاییدش       هرزمان خدمت لختی بفزاییدش

قطران تبریزی می‌نویسد:
آدینه  و مهرگان و ماه  نو        باشند خجسته هرسه بر خسرو

عنصری:
مهرگان آمد گرفته فالش از نیکی مثال
نیک روز ونیک جشن و نیک وقت ونیک فال

سنایی:
گاه آن آمد که باد مهرگان لشکر کشد
دست او پیراهن اشجار از سر برکشد
باغها را، داغهای عبریان بر برزند
شاخها را چادر نسطوریان بر سر کشد

و سرانجام سروده‌ی زیبای مسعود سعد سلمان:
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان
مهر بفزا ای نگار مهر چهر مهربان
جام را چون لاله گردان از  نبید باده  رنگ
وندر آن منگر که لاله نیست اندر بوستان


برای آگاهی بیشتر، خواندن کتاب‌های زیر مفید خواهد بود:

آیین مهر، میتراییسم، هاشم رضی، انتشارات بهجت، تهران.
ماهنامه ی چیستا، سالهای : ۱۳۶۹، ۱۳۷۰، ۱۳۷۶ و ۱۳۸۳ تهران.
مراسم مذهبی و آداب زردشتیان، نوشته ی موبد اردشیر آذرگشسب، تهران ۱۳۵۸
تاریخ و فرهنگ ایران، پیوستها، دکتر محمد مهدی ملایری، تهران ۱۳۷۰
جشن مهرگان، دانستنیهایی پیرامون مهر و مهرگان، برهان- ابن یوسف

۱ـ از این گونه داد و ستدها در بین ادیان با حکومت‌های تازه پا، در طول تاریخ بسیار صورت گرفته است که نمونه‌ی بارزی از آن، جای نشینی گام به گام دین مسیحیت به جای «مهرآیینی» به ویژه در اروپا، از سده‌ی چهارم میلادی به بعد می‌باشد.

• همه‌ی نوشته‌های جواد پارسای

دیدگاه خود را بیان کنید.