راهبردها و مدیریت تحقیق و توسعه
احمد هاشمی • ۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ • دانش • شماره ۱۳۸۶ - بهارپیشرفت فناوری مهم ترین موتور توسعه اجتماعی است. فناوری جدید یا به عبارت دیگر دانش فناوری جدید امروزه نه تنها در زمینه Hi-Tech بلکه در همه زمینه ها عامل تعیین کننده در میدان رقابت می باشد. موفقیت در تحقیق و توسعه نقش تعیین کننده ای در توسعه فناوری دارد. اما این موفقیت زمانی حاصل می شود که سیاست های راهبردی و چشم انداز های صحیحی اتخاذ گردد و سپس این سیاست ها با مدیریتی توانا و مدرن در عمل محقق شود.
در این مقاله ابتدا با توجه به کلیات راهبردهای (Strategy) صنعتی کشور و تأثیر متقابل مجموعه عوامل درونی و بیرونی، به بنیادهای راهبردی تحقیق و توسعه پرداخته می شود. سپس مدل های مختلف صنعتی شدن و نقش راهبرد و مدیریت تحقیق و توسعه در چارچوب این مدل ها بحث می شود. در ادامه مدل های فرایند فناوری در کره و چین و اهمیت تحقیق و توسعه در تکوین آن توضیح داده می شود، و با ارزیابی این مجموعه و تأکید روی گسترش و توسعه روندهای جهانی شدن نکاتی چند برای تدوین راهبرد تحقیق و توسعه مطرح می گردد. در بخش بعدی به جزییات مدیریتی تحقیق و توسعه در زمینه راهبردی و اجرایی پرداخته می شود، و سه رکن اصلی مدیریت در پروژه های تحقیقاتی، و یا به عبارتی “هدف پروژه”، “مراحل نوآوری” و “تعیین مهارت” به بحث گذاشته می شود.
مدل های مختلفی برای فرایند نوآوری در ادبیات مدیریت وجود دارد، در اینجا دو مدل رایج معرفی می شوند. تعریف و گروه بندی پروژهای تحقیقاتی و تعیین زمان لازم برای اجرای آن با تأکید بر مدیریت زمان موضوع مهم در مدیریت پروژه است. در پایان به نقش ساختار سازمانی با توجه به مضمون فعالیت ها اشاره شده است.
مقدمه
با گسترش تحقیق و توسعه زمینه های جدید فعالیت برای بنگاه های صنعتی فراهم می شود و با تولید محصول جدید و فرایند نو، قدرت رقابت آنها افزایش می یابد. توانایی در تحقیق و توسعه شاخص موفقیت در نوآوری و فناوری در یک بنگاه صنعتی است.
در سال های اخیر تحقیق و توسعه در یک فرایند مرکب، هر چه بیشتر در جهت نوآوری فرایند و یافتن محصول تازه به کار گرفته شده است. با نوآوری در فرایند از قیمت تمام شده محصول کاسته می شود، و نوآوری در محصول باعث ایجاد محصولات تازه و یا ارتقاء کیفیت محصول موجود و افزایش بهره وری می گردد. از این روست که شرکت های پتروشیمی سه چهارم سرمایه گذاری های تحقیقاتی خود را صرف نوآوری فرایند نو و در مقابل شرکت های داروسازی یک چهارم سرمایه گذاری های تحقیقاتی را به این موضوع اختصاص می دهند[۱]. از این مقایسه این نتیجه حاصل می شود که بخش های مختلف صنعت، بر اساس شرایط ویژه خود برای رسیدن به نوآوری و فناوری، اهداف تحقیقاتی خاصی را دنبال می کنند و در آن جهت سرمایه گذاری می نمایند.
تاریخچه
اهمیت و نقش تحقیق و توسعه در سال های اخیر به گونه ای فزاینده افزایش یافته است، با نیم نگاهی به تاریخچه تحقیق و توسعه می توان سه دوره متفاوت را از هم تفکیک نمود.
دوره اول که معروف به “راهبرد امید” است، به طور عمده سال های ۱۹۷۰-۱۹۶۰ را در بر می گیرد. در این دوره ایجاد و تدارک امکانات و آموزش نیروی انسانی و تهیه بودجه لازم برای تحقیق و توسعه سنگ بنای فعالیت ها بوده است. در این دوره فعالیت ها کمتر در چارچوب پروژه های تعریف شده، بلکه بیشتر در قالب مجموعه های تحقیقاتی کلی انجام می شده و وزن اصلی تحقیقات در بخش پایه ها قرار داشت.
دوره دوم که دوره “راهبرد هدفمند” نامیده می شود، به طور عمده فاصله زمانی سال های ۱۹۹۰-۱۹۷۰ را در بر می گیرد. در این دوره مرکز ثقل تحقیقات در عرصه کاربردی بوده است، و در پیوند تنگاتنگ با شرایط بازار قرار داشته است. هدف ها در این دوره در قالب پروژه ها تنظیم می شده است.
دوره سوم دوره “راهبرد ترکیبی” می باشد، که از حدود سال های ۱۹۹۰ شروع شده و هنوز ادامه دارد. در این دوره راهبرد تحقیق و توسعه جزیی از راهبرد کلی بنگاه صنعتی می باشد و فرایند تحقیق و توسعه جزیی از کل فرایند فعالیت ها است، که باید در تطابق کامل با دیگر فعالیت های بنگاه قرار داشته باشد. به عنوان مثال تحقیق و توسعه باید شرایط مشتری و بازار و سطح تقاضا را در برنامه ریزی های خود مد نظر قرار دهد و روش مدیریتی “فرآیند-محور” هر روز بیشتر به کارگرفته می شود.
راهبردهای تحقیق و توسعه
راهبرد بنگاه صنعتی یعنی طراحی یک سیستم هدفمند که از امکانات در دسترس حداکثر استفاده را نموده و با شناخت توانایی های موجود آن را گسترش دهد؛ و با تحلیل شرایط بیرونی و درونی توان رقابتی بنگاه را ارتقا داده و به این وسیله بنگاه صنعتی را به سمت اهداف از پیش تعیین شده هدایت کند.
راهبرد تحقیق و توسعه جزیی از راهبردهای یک بنگاه صنعتی می باشد، که مرکز ثقل آن درک ارتباط متقابل آن با مجموعه های درونی و بیرونی می باشد. در نمودار زیر می توان این ارتباط را به طور واضح مشاهده نمود[۲].
راهبردهای تحقیق و توسعه در ایران
هدف اصلی راهبرد تحقیق و توسعه در ایران باید این باشد که جدایی فناوری و نوآوری را در شالوده صنعتی کشور پایان دهد، فرایند انتقال و دستیابی به فناوری را تسهیل نماید و نتایج حاصل از تحقیق و توسعه را در قالب نوآوری جدید به ثمر رساند. در واقع راهبرد تحقیق و توسعه باید ابزاری تعیین کننده و تکمیلی جهت فناوری و انتقال آن به کشور باشد.
بدون شک راهبرد تحقیق و توسعه در ایران جزیی از راهبرد توسعه صنعتی است، و اگر بپذیریم که مدل توسعه صنعتی در ایران، همانطور که در « راهبرد توسعه صنعتی کشور» [۳] به درستی اشاره شده است، “مدل توسعه رقابت پذیر” باشد، با عزیمت از این جایگاه تلاش می شود که با استفاده از مقایسه تطبیقی راهبرد تحقیق و توسعه در کشورهای در حال توسعه و با درنظرگرفتن شرایط ویژه ایران ، بتوان نکات اساسی آن را ترسیم نمود.
با نگاهی به تئوری مدل های توسعه و انتقال فناوری می توان دو مدل متفاوت را از هم تمیز داد. هر چند مدل ژاپن یک مدل منحصربه فرد است اما عناصری از دو مدل پیشگفته را در خود دارد.
براساس نظراتUterback / Abernathy [4] مدل توسعه در کشورهای صنعتی سه فاز عمده را طی نموده است:
نخستین فاز “مرحله ساخت” بوده است، در این دوره نوآوری جهشی بوده اما دستیابی به فناوری اغلب با نقایصی همراه بوده است.
در دومین فاز “بهینه سازی واستانداردکردن فناوری” صورت گرفته است، در این مرحله نوآوری فرایند آغاز شده و بازار رقابتی شکل گرفته است.
در سومین فاز که “دوره تکامل فناوری” نامیده می شود، فاصله زمانی تکامل فناوری به سرعت کاهش یافته است. در این دوره تحقیقات اغلب در بخش فناوری جدید (Hi-Tech) است و موضوع تحقیقات، تولید دانش نو و طراحی فنی فناوری جدید می باشد.
اما در رابطه با کشورهای در حال توسعه، Kim [5] و Rostow [6] مدل توسعه فناوری کره را در سه دوره زمانی ارزیابی می نمایند:
دوره اول با ورود ماشین آلات و مستندات فنی آغاز شد. در این دوره بخش خصوصی علاقه ای به تحقیق و توسعه نشان نمی دهد ، اما دولت کره برای ایجاد ساختارهای تحقیق و توسعه سرمایه گذاری وسیعی را آغاز نمود، که این اقدامات منجر به ایجاد KIST (Korea Institut of Science and Technology) در سال ۱۹۶۶ شد.
در دوره دوم، که به دوره تقلید و یادگیری معروف است، با ایجاد پارک های علمی و چندین مرکز تحقیقاتی و دو دانشگاه تحقیقات کاربردی، سرمایه گذاری در عرصه تحقیقات گسترش یافت.
دوره سوم با پروژه های عظیم HAP (Highly Advanced Projects) در سال ۱۹۹۱ آغاز شده است. هدف رساندن سطح فناوری کره به کشورهای G7 تا سال ۲۰۲۰ می باشد. موضوع این پروژه ها ایجاد فناوری برای تولیدات ویژه و تازه به خصوص در عرصه شیمیایی و داروسازی، یکپارچه سازی خدمات در چارچوب شبکه های دیجیتالی و فناوری خودرو برای نسل آینده می باشد.
لازم به یادآوری است که در سه سال اول این پروژه، ۳/۱ میلیارد دلار سرمایه گذاری شده است، ۱۲۰۰۰ محقق مشغول به کار بوده اند، ۲۴۵۲ اختراع ثبت شده است، ۲۰۰۰ مقاله در نشریات معتبر علمی و فنی چاپ شده و سه نوع فناوری تازه به دست آمده و در عرصه صادرات وارد شده است.
در کنار کره نیم نگاهی به وضعیت تحقیق و توسعه در چین خالی از فایده نخواهد بود.
راهبردهای دگرگونی صنعتی در چین با این هدف آغاز شد که سیستم اقتصادی برنامه ریزی شده توسط دولت چین به یک اقتصاد سوسیالیستی با عملکرد بازار تبدیل گردد. قانون Joint-Venture در سال ۱۹۷۴ تصویب شد و با تکمیل این قانون در سال ۱۹۸۹ راه برای سرمایه گذاری های خارجی آزاد شد. نقطه عطف و تعیین کننده رشد صنعت و توسعه فناوری به وسیله همکاری با شرکت های صنعتی در قالب Joint-Venture بوده است. این روند در دو دوره با اهداف متفاوت عملی شد، در شروع دوره اول بنگاه های صنعتی چین دارای ماشین آلات کهنه و فناوری عقب مانده و دارای سرمایه اندک بودند. بنگاه خارجی فناوری، سرمایه و دانش مدیریت جدید را به چین وارد نمود و بنگاه های چینی با بهینه سازی فناوری و تولید و با یادگیری مدیریت مدرن توانستند با بالا بردن کیفیت محصولات سهم خود را در بازار تثبیت نمایند. در این دوره در عمل تحقیق و توسعه رونقی نداشت. با تثبیت دوره اول چینی ها خواستار گسترش تحقیق و توسعه مشترک شدند. با گسترش سرمایه گذاری تحقیقاتی مشترک آنها توانستند به دانش و مهارت و توانایی فناوری دست یابند.
نتایجی که از مطالعه تجارب دیگر کشورها حاصل می شود، این نیست که مدل تحقیق و توسعه در ایران را می توان از کره یا چین تقلید نمود، بدیهی است که عوامل متعدد دیگری از جمله سیاست، فرهنگ و همچنین زمان در تعیین راهبردهای تحقیق و توسعه در ایران نقش مهمی را ایفا می کنند. در اینجا از این تجربیات می توان نکات مهمی را استنتاج نمود:
- اهتمام همه جانبه دولت برای گسترش تحقیقات به ویژه تحقیقات پایه ای در شروع الزامی است.
- اقتصاد و صنعت رقابتی و صادراتی سنگ بنای جهش و توسعه فناوری می باشد.
- با ادغام شرکت های کوچک و ایجاد شرکت های بزرگ به قدرت سرمایه گذاری تحقیقاتی افزوده می گردد و توانایی های رقابتی و صادراتی نیز افزایش می یابد.
- مشارکت در توسعه و مالکیت جهانی الزامیست، زیرا امروزه در درون درهای بسته ایجاد و توسعه فناوری غیر ممکن می باشد. گسترش فناوری اطلاعات و توسعه روندهای جهانی ساختارهای تولید را دگرگون نموده و اَشکال تازه ای از تحقیق و توسعه را مبرم ساخته است.
- مدیریت مدرن جزیی از مهارت فناوری می باشد، بدون جدایی مدیریت از مالکیت هیچگاه مدیریت مدرن شکل نخواهد گرفت.
- همکاری در سطح بین المللی در چارچوب Joint-Venture یا اشکال دیگر جهت گسترش فعالیت های تحقیقاتی ضروری است.
مدیریت تحقیق و توسعه
وظیفه اصلی مدیریت تحقیق و توسعه، تدوین چشم اندازها، هدف گذاری و هدایت تیم تحقیق و توسعه است. وظایف موجود را می توان در دو وجه از هم تفکیک نمود: “عرصه راهبردی” و “عرصه اجرایی”. در عرصه راهبردی طراحی دراز مدت فعالیت ها، اهداف کلی، تعیین ساختار سازمانی و بخش های هدایت کننده و کنترل کننده از اهم وظایف می باشند. در عرصه اجرایی ارزیابی و گزینش پروژه ها، تعیین بودجه و تیم تحقیق و توسعه مهم ترین وظایف است. در بخش اول تا حدودی در مورد جهت گیری های کلی بحث شد، در ادامه تلاش می شود که به مراحل اجرایی مدیریت تحقیق و توسعه پرداخته شود.
مدیریت پروژه
در هر پروژه تحقیقاتی کوچک و بزرگ باید هدف و مراحل رسیدن به آن (Milen Stones) تعیین گردد وچشم انداز زمانی رسیدن به هدف مشخص شده و امکانات لازم مهیا شود.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده می شود سه نکته محوری موضوع مدیریت پروژه می باشد.
هدف تحقیق و توسعه
پروژه های تحقیقاتی را می توان به سه گروه تقسیم نمود:
۱ – تحقیق و توسعه در چارچوب محصول و فرایند موجود: هدف در اینجا افزودن کیفیت محصول،کاهش قیمت، افزایش بهروری و رفع مشکلات زیست محیطی است ( Technology Improvement Project).
2 – تحقیق و توسعه جهت یافتن و تولید محصول نو و فرایند جدید: (Technology Programms).
3 – تحقیقات راهبردی: موضوع در اینجا تولید و فناوری تولید است، که در دو وجه مختلف باید از هم تفکیک گردد.
• بهینه سازی توانایی ها و مهارت های موجود به کمک روش های نو و سرانجام گسترش بازار فروش.
• ایجاد توانایی ها و مهارت های نو برای جهت گیری در عرصه های کاملاً جدید.
در شرایط اول ساختار سازمانی غیرمتمرکز است ودر حالت دوم ساختار متمرکز است.
مراحل نوآوری
مراحل نوآوری، از یافتن ایده جدید جهت تولید محصول تازه، خدمات نو و فناوری جدید شروع و با محقق نمودن و عملیاتی کردن آنها در عرصه فروش به سرانجام می رسد.
مدل های مختلفی برای فرایند نوآوری در ادبیات مدیریت وجود دارد، در اینجا دو مدل رایج در کشورهای آلمانی و انگلیسی زبان معرفی می شوند.
مدل نقشه راه (Road Mapping): Brandburg و Eversheim [7] فرایند نوآوری را یک پروسه قلمداد می کنند که در مرکز آن نقشه راه قراردارد. اجزای این مدل در شکل زیر مشاهده می شود.
مدل Stage-Gate Process: Prof. Rg. Cooer [8] مدل خود را در فرایند نوآوری Stage-Gate Process می نامد که مراحل تعریف شده معینی دارد و در مسیر آن ایستگاه های تصمیم گیریGo/non Go قرار دارند.
مدل ها بیشتر چارچوب تئوری مراحل فرایند را توضیح می دهند، و در هر صنعت معینی عملیاتی نمودن این مدل ها می تواند شرایط ویژه خاص خود را داشته باشد.
تـعیین مهارت ها
قدم بعدی تعیین مهارت ها در جهت اجرا پروژه می باشد، از آنجایی که دانش و مهارت انسانی در اجرای پروژه های تحقیق و توسعه نقش محوری را برای رسیدن به موفقیت ایفا می کند، این مرحله از مدیریت پروژه اهمیت بسزایی را دارا می باشد. در این جا باید تیم انتخاب شود، پروژه تعریف گردد، امکانات مهیا شود و روش های کاری همراه با طرح های لازم برای کنترل و حفاظت پروژه فراهم گردد. انتخاب افراد مناسب در تیم و تعیین نیازهای تیم از وظایف مدیر پروژه می باشد. در اینجا باید وظایف مدیر پروژه، مدیر تحقیق و توسعه، مدیر فناوری، مدیر تولید و مدیر فروش به طور روشن و واضح از هم تفکیک گردد.
ساختار سازمانی تحقیق و توسعه
قابلیت انعطاف به موقع مهم ترین عامل ساختار سازمانی تحقیق و توسعه باید باشد. ساختار سازمانی باید از چنان توانایی برخوردار باشد که بتواند علایم بازار را به خوبی درک نماید و نیازهای مشتری را کشف کند و از سوی دیگر با ساختار سازمانی معمولی بنگاه، مرزی داشته باشد. اینکه این ساختار متمرکز یا غیرمتمرکز برپا شود، از یک سو وابسته به نوع و هدف تحقیق و توسعه و از سوی دیگر به ساختار سازمانی اصلی بنگاه بستگی دارد.
منابع:
۱-Cohn, W. M.& Klepper, S. (1996). Firm Size and the nature of innovation with industries: The case of process and produckt R&D. the Review of Economics and Statistics 78, 232-243
2 – استراتژی توسعه صنعتی کشور: مسعود نیلی و گروه تحقیق
۳- Brockhoff, k. (1987). Wettbewerbsfähigkeit Innovation. E. Dichtel(Hrsg.) Innovation und Wettbewerbsfähigkeit Wießbaden: Gabler
4- Abernathy/Utterback 1978 S. 41-48 zit. Nach: Kim 1997, S. 85ff
5-Kim 1997, S. 90
6-Analyse des Entwicklungsmusters Südkoreas unter Berücksichtigung andesspezifischer Unternehmensstrategien
7-Walter Eversheim: Innovationsmanagement für technische Produkte Springer 2002
8-R.G. Cooper: Portfolio Management for New Produkts